معنی فارسی intratubular
B1درون لولهای، به فعالیت یا عملیات انجام شده در داخل لولههای بدن اشاره دارد.
Pertaining to or occurring within a tube, particularly in a biological context.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
دارو با قرار گرفتن درون لولهای در بدن کار میکند.
مثال:
The medicine works by being placed intratubularly in the body.
معنی(example):
پزشک روش درون لولهای را به دانشجویان توضیح داد.
مثال:
The doctor explained the intratubular approach to the students.
معنی فارسی کلمه intratubular
:درون لولهای، به فعالیت یا عملیات انجام شده در داخل لولههای بدن اشاره دارد.