معنی فارسی intravasation

B2

ورود به عروق، به نفوذ یا ورود یک ماده به داخل عروق خونی اشاره دارد.

The process of a substance entering the bloodstream.

example
معنی(example):

ورود به عروق در طول انجام برخی اقدامات پزشکی می‌تواند رخ دهد.

مثال:

Intravasation can occur during certain medical procedures.

معنی(example):

پرستار بعد از تزریق نشانه‌های ورود به عروق را زیر نظر داشت.

مثال:

The nurse monitored for signs of intravasation after the injection.

معنی فارسی کلمه intravasation

:

ورود به عروق، به نفوذ یا ورود یک ماده به داخل عروق خونی اشاره دارد.