معنی فارسی intromitter
B1شخصی که ایدهها یا نظرات خود را وارد مکالمات و بحثها میکند.
A person who introduces or inserts ideas or comments into discussions.
- NOUN
example
معنی(example):
یک واردکننده میتواند مسیر یک بحث را تغییر دهد.
مثال:
An intromitter can change the course of a discussion.
معنی(example):
او به عنوان یک واردکننده در گروهش شناخته میشود.
مثال:
She is known as an intromitter in her group.
معنی فارسی کلمه intromitter
:
شخصی که ایدهها یا نظرات خود را وارد مکالمات و بحثها میکند.