معنی فارسی inurbanity

B1

حالت یا کیفیت بی‌ادبی یا نبود آداب و ادب.

The state or quality of being uncivilized or lacking refinement.

example
معنی(example):

ناهمواری در معمولاً در محیط‌های حرفه‌ای ناپسند است.

مثال:

Inurbanity is often frowned upon in professional settings.

معنی(example):

ناهمواری که او نشان داد، دیگران را ناراحت کرد.

مثال:

The inurbanity he exhibited made others uncomfortable.

معنی فارسی کلمه inurbanity

: معنی inurbanity به فارسی

حالت یا کیفیت بی‌ادبی یا نبود آداب و ادب.