معنی فارسی invination

B1

دعوت یا دعوتنامه، به ویژه به منظور حضور در یک رویداد خاص.

An invitation; a request to participate or attend.

example
معنی(example):

دعوت او توسط کل گروه مورد استقبال قرار گرفت.

مثال:

His invination was welcomed by the entire group.

معنی(example):

دریافت دعوتنامه برای جشنواره بسیار هیجان‌انگیز بود.

مثال:

Receiving an invination to the gala was exciting.

معنی فارسی کلمه invination

: معنی invination به فارسی

دعوت یا دعوتنامه، به ویژه به منظور حضور در یک رویداد خاص.