معنی فارسی inwick

B1

درون‌پایه به ویژگی یا طراحی اطلاق می‌شود که مانع از نشت یا چکه شدن می‌شود.

Referring to a design that prevents dripping or leakage, often used in products or materials.

example
معنی(example):

شمع دارای طراحی درون‌پایه است که از چکه کردن جلوگیری می‌کند.

مثال:

The candle has an inwick design that prevents dripping.

معنی(example):

آنها پرده‌های درون‌پایه‌ای را ترجیح می‌دهند که به طور مؤثر نور را مسدود کنند.

مثال:

They prefer inwick curtains that block light effectively.

معنی فارسی کلمه inwick

:

درون‌پایه به ویژگی یا طراحی اطلاق می‌شود که مانع از نشت یا چکه شدن می‌شود.