معنی فارسی irregularist
B2نامنظمگرا به معنای فردی است که به انحراف از قواعد معمول اعتقاد دارد.
A person who supports the idea of irregularities in language or concepts.
- NOUN
example
معنی(example):
یک نفر نامنظمگرا ممکن است از انعطاف در قواعد زبان دفاع کند.
مثال:
An irregularist may argue for flexibility in language rules.
معنی(example):
در زبانشناسی، چشمانداز نامنظمگرایی الگوهای سنتی را به چالش میکشد.
مثال:
In linguistics, an irregularist perspective challenges traditional patterns.
معنی فارسی کلمه irregularist
:
نامنظمگرا به معنای فردی است که به انحراف از قواعد معمول اعتقاد دارد.