معنی فارسی irregularize

B1

غیر منظم کردن، به وضعیت یا حالتی اشاره دارد که در آن الگو یا ساختار مشخص وجود ندارد و عدم تطابق وجود دارد.

To make something irregular or variable in form or character.

example
معنی(example):

غیر منظم کردن یک الگو به معنای کمتر قابل پیش‌بینی کردن آن است.

مثال:

To irregularize a pattern means to make it less predictable.

معنی(example):

هنرمند تصمیم گرفت سبک نقاشی خود را غیر منظم کند تا متمایز شود.

مثال:

The artist decided to irregularize his painting style to stand out.

معنی فارسی کلمه irregularize

: معنی irregularize به فارسی

غیر منظم کردن، به وضعیت یا حالتی اشاره دارد که در آن الگو یا ساختار مشخص وجود ندارد و عدم تطابق وجود دارد.