معنی فارسی irregulate
B1غیر تنظیم کردن، به معنای مختل کردن یا تغییر ساختار یا نظم طبیعی در یک سیستم.
To disrupt the normal regulation or order of something.
- VERB
example
معنی(example):
غیر تنظیم کردن جریان آب به معنای مختل کردن مسیر طبیعی آن است.
مثال:
To irregulate the flow of water means to disrupt its normal path.
معنی(example):
کارهای ساختمانی ترافیک را در این منطقه غیر تنظیم خواهد کرد.
مثال:
The construction work will irregulate traffic in the area.
معنی فارسی کلمه irregulate
:
غیر تنظیم کردن، به معنای مختل کردن یا تغییر ساختار یا نظم طبیعی در یک سیستم.