معنی فارسی jinglier

B1

نسبت به چیزی که صدای زنگ‌زده‌تری دارد.

More jingling; having a more cheerful or festive sound.

example
معنی(example):

خنده او از هر زمان دیگری زنگ‌زده‌تر بود.

مثال:

Her laughter was jinglier than ever before.

معنی(example):

این آهنگ از آهنگ قبلی زنگ‌زده‌تر است.

مثال:

This song is jinglier than the last one.

معنی فارسی کلمه jinglier

: معنی jinglier به فارسی

نسبت به چیزی که صدای زنگ‌زده‌تری دارد.