معنی فارسی keep one's hands clean
B1دستها را تمیز نگهداشتن، به معنای دوری از کارهای نادرست و غیرقانونی.
To avoid getting involved in unethical or illegal activities.
- IDIOM
example
معنی(example):
او ترجیح میدهد دستانش از هرگونه کار اشتباهی پاک باشد.
مثال:
He prefers to keep his hands clean of any wrongdoing.
معنی(example):
برای اینکه دستانش را پاک نگه دارد، از فعالیتهای غیرقانونی دوری میکند.
مثال:
To keep her hands clean, she avoids illegal activities.
معنی فارسی کلمه keep one's hands clean
:دستها را تمیز نگهداشتن، به معنای دوری از کارهای نادرست و غیرقانونی.