معنی فارسی kick someone's ass

B2

به معنای شکست دادن کسی در یک فعالیت، معمولاً در یک رقابت.

To defeat someone decisively, often used in a playful or competitive context.

example
معنی(example):

او قول داد که در بازی به دوستش ضربه بزند.

مثال:

He promised to kick his friend's ass in the game.

معنی(example):

اگر مطالعه نکنم، معلم به من ضربه می‌زند.

مثال:

If I don't study, the teacher will kick my ass.

معنی فارسی کلمه kick someone's ass

:

به معنای شکست دادن کسی در یک فعالیت، معمولاً در یک رقابت.