معنی فارسی kick someone upstairs

B2

به معنای ارتقاء شخصی به یک مقام بالاتر، معمولاً به معنای کاهش مسئولیت‌های روزمره.

To promote someone to a higher position often with less direct responsibility.

example
معنی(example):

شرکت تصمیم گرفت او را به یک موقعیت مدیریتی منتقل کند.

مثال:

The company decided to kick him upstairs to a management position.

معنی(example):

پس از ترفیع او، آنها او را به یک نقش بالاتر منتقل کردند.

مثال:

After his promotion, they kicked him upstairs to a higher role.

معنی فارسی کلمه kick someone upstairs

: معنی kick someone upstairs به فارسی

به معنای ارتقاء شخصی به یک مقام بالاتر، معمولاً به معنای کاهش مسئولیت‌های روزمره.