معنی فارسی kickboard

B1

تخته‌ای که معمولاً در تمرینات شنا برای حمایت از شناگر استفاده می‌شود.

A buoyant board used in swimming to aid practice and improve techniques.

example
معنی(example):

او از تخته شوت برای تمرین شنا استفاده کرد.

مثال:

She used a kickboard to practice swimming.

معنی(example):

تخته‌های شوت به بهبود تکنیک‌های شنا کمک می‌کنند.

مثال:

Kickboards help improve swimming techniques.

معنی فارسی کلمه kickboard

: معنی kickboard به فارسی

تخته‌ای که معمولاً در تمرینات شنا برای حمایت از شناگر استفاده می‌شود.