معنی فارسی kickseys

B1

بازی‌ای که شامل زد و خورد با پا به یک توپ باشد.

A playful game involving kicking a ball.

example
معنی(example):

کودکان در زمان استراحت در پارک کیکس را بازی کردند.

مثال:

The children played kickseys in the park during recess.

معنی(example):

کیکس یک بازی سرگرم‌کننده است که شامل زدن یک توپ برای امتیاز است.

مثال:

Kickseys is a fun game that involves kicking a ball to score.

معنی فارسی کلمه kickseys

: معنی kickseys به فارسی

بازی‌ای که شامل زد و خورد با پا به یک توپ باشد.