معنی فارسی kicksies
B1کفشهای ورزشی یا راحت که برای فعالیتهای غیررسمی استفاده میشوند.
Casual footwear often used for sports or casual wear.
- NOUN
example
معنی(example):
او در حین ورزش کفشهای موردعلاقهاش را پوشیده بود.
مثال:
She wore her favorite kicksies while jogging.
معنی(example):
کودکان کفشهای رنگارنگ خود را در مدرسه به نمایش گذاشتند.
مثال:
The kids showed off their colorful kicksies at school.
معنی فارسی کلمه kicksies
:
کفشهای ورزشی یا راحت که برای فعالیتهای غیررسمی استفاده میشوند.