معنی فارسی knobbler

B1

نابلر، ابزاری که برای ایجاد فرورفتگی‌ها یا دندانه‌های کوچک بر روی سطوح مختلف استفاده می‌شود.

A tool used for making small dents or knobs in various surfaces.

example
معنی(example):

از نابلر برای ایجاد فرورفتگی‌های کوچک در خمیر استفاده می‌شود.

مثال:

The knobbler is used to create small indentations in the dough.

معنی(example):

او نابلری ماهر است و طرح‌های پیچیده‌ای بر روی سرامیک‌هایش می‌سازد.

مثال:

She is a skilled knobbler, making intricate designs on her ceramics.

معنی فارسی کلمه knobbler

: معنی knobbler به فارسی

نابلر، ابزاری که برای ایجاد فرورفتگی‌ها یا دندانه‌های کوچک بر روی سطوح مختلف استفاده می‌شود.