معنی فارسی knyazi

B2

کنیزان، شکل دیگری از کنیز، به گروهی از اشراف یا رهبران اشاره دارد.

Another form of kniaz, referring to a group of aristocrats or leaders.

example
معنی(example):

کنیزان برای تصمیم‌گیری در مورد اختلاف زمین جمع شدند.

مثال:

The knyazi gathered to make a decision on the land dispute.

معنی(example):

کنیزان غالباً قوانینی وضع می‌کردند که بر همه شهروندان تأثیر می‌گذاشت.

مثال:

The knyazi often made laws that affected all citizens.

معنی فارسی کلمه knyazi

: معنی knyazi به فارسی

کنیزان، شکل دیگری از کنیز، به گروهی از اشراف یا رهبران اشاره دارد.