معنی فارسی laboress
B1یک زن که در سختکوشی و کارهای دشوار شناخته میشود.
A female worker, especially one engaged in manual labor.
- NOUN
example
معنی(example):
او به عنوان یک کارگر سختکوش شناسایی شد.
مثال:
She was recognized as a hardworking laboress.
معنی(example):
کارگر زن مهارت بالایی در کارهایش نشان داد.
مثال:
The laboress demonstrated great skill in her tasks.
معنی فارسی کلمه laboress
:
یک زن که در سختکوشی و کارهای دشوار شناخته میشود.