معنی فارسی laborhood

B1

محله‌ای که در آن افراد مشغول به کار و تلاش برای بهبود زندگی خود هستند.

A community or area populated by laborers or workers.

example
معنی(example):

آنها در محله‌ای زندگی می‌کردند که به خاطر شهروندان سخت‌کوشش شناخته شده بود.

مثال:

They lived in a laborhood known for its industrious citizens.

معنی(example):

این محله پر از کارگران متمرکز بر حرفه‌های خود بود.

مثال:

The laborhood was filled with workers focused on their trades.

معنی فارسی کلمه laborhood

: معنی laborhood به فارسی

محله‌ای که در آن افراد مشغول به کار و تلاش برای بهبود زندگی خود هستند.