معنی فارسی latensification

B1

فرایندی که در آن یک وضعیت به تأخیر می‌افتد.

The process of becoming latent or less visible.

example
معنی(example):

به تأخیر افتادن مشکل نگران کننده است.

مثال:

The latensification of the problem is concerning.

معنی(example):

کارشناسان به تأخیر افتادن مسائل در طول سال‌ها را یادداشت کردند.

مثال:

Experts noted the latensification of issues over the years.

معنی فارسی کلمه latensification

: معنی latensification به فارسی

فرایندی که در آن یک وضعیت به تأخیر می‌افتد.