معنی فارسی latensify

B1

به تأخیر انداختن یا عمیق‌تر کردن یک وضعیت.

To make or become more latent or concealed.

example
معنی(example):

وضعیت با بالا رفتن تنش‌ها به تأخیر افتاد.

مثال:

The situation began to latensify as tensions rose.

معنی(example):

اثرات استرس می‌تواند در طول زمان به تأخیر بیفتد.

مثال:

The effects of stress can latensify over time.

معنی فارسی کلمه latensify

: معنی latensify به فارسی

به تأخیر انداختن یا عمیق‌تر کردن یک وضعیت.