معنی فارسی lexiconize
B1لغتگذاری، به معنای تعریف و ایجاد واژههای جدید در یک زبان برای استفادههای خاص.
To create or develop words in a lexicon or vocabulary.
- VERB
example
معنی(example):
معلمان اغلب کلمات جدید را برای دانشآموزان لغتگذاری میکنند.
مثال:
Teachers often lexiconize new words for their students.
معنی(example):
برای لغتگذاری یک اصطلاح به معنای تعریف رسمی آن است.
مثال:
To lexiconize a term means to define it formally.
معنی فارسی کلمه lexiconize
:
لغتگذاری، به معنای تعریف و ایجاد واژههای جدید در یک زبان برای استفادههای خاص.