معنی فارسی liberticide
C2عناصر یا قوانینی که به طور مستقیم آزادی را تهدید میکنند.
Actions or policies that threaten or eliminate freedom.
- NOUN
example
معنی(example):
لیبرتیسید، اصطلاحی است که برای توصیف اقداماتی که آزادی را از بین میبرد، بهکار میرود.
مثال:
Liberticide is a term used to describe actions that destroy liberty.
معنی(example):
اقدامات لیبرتیسید رژیم شهروندان را نگران کرد.
مثال:
The regime's liberticide actions alarmed citizens.
معنی فارسی کلمه liberticide
:
عناصر یا قوانینی که به طور مستقیم آزادی را تهدید میکنند.