معنی فارسی lifefulness
B1حالت یا کیفیت پر از زندگی و انرژی؛ حس حیات و شادابی را توصیف میکند.
The state or quality of being full of life and energy; conveys a sense of vitality.
- NOUN
example
معنی(example):
پرشوری او باعث شد حضورش بسیار لذتبخش باشد.
مثال:
Her lifefulness made her presence very enjoyable.
معنی(example):
پرشوری میتواند مسری باشد و دیگران را تحت تأثیر قرار دهد.
مثال:
Lifefulness is infectious and can uplift others.
معنی فارسی کلمه lifefulness
:
حالت یا کیفیت پر از زندگی و انرژی؛ حس حیات و شادابی را توصیف میکند.