معنی فارسی lifeholder

B1

شخصی که مسئول یا محافظ زندگی یا کیفیت زندگی دیگران باشد.

A person who holds or manages the quality of life for others.

example
معنی(example):

به عنوان یک حامل زندگی، او نیازهای مشتریانش را درک می‌کرد.

مثال:

As a lifeholder, she understood the needs of her clients.

معنی(example):

حامل زندگی پروژه مسئول موفقیت آن بود.

مثال:

The lifeholder of the project was responsible for its success.

معنی فارسی کلمه lifeholder

: معنی lifeholder به فارسی

شخصی که مسئول یا محافظ زندگی یا کیفیت زندگی دیگران باشد.