معنی فارسی limitanean

C1

محدودکننده، اشاره به عواملی که محدودیت ایجاد می‌کنند.

Pertaining to limits or limitations.

example
معنی(example):

تحقیق بر روی شرایط محدود در محیط متمرکز بود.

مثال:

The research focused on limitanean conditions in the environment.

معنی(example):

او عوامل محدودکننده‌ای را که بر پروژه تأثیر می‌گذاشت، مطالعه کرد.

مثال:

He studied limitanean factors affecting the project.

معنی فارسی کلمه limitanean

: معنی limitanean به فارسی

محدودکننده، اشاره به عواملی که محدودیت ایجاد می‌کنند.