معنی فارسی limitarian
C1محدود کننده، تعبیری که به نگرشهای محدودکننده در سیاستها یا تصمیمگیریها اشاره دارد.
Relating to or advocating for limits on resources or development.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این گروه به ترویج سیاستهای محدود کننده برای توسعه پایدار پرداخته است.
مثال:
The group promotes limitarian policies for sustainable development.
معنی(example):
منتقدان استدلال میکنند که دیدگاههای محدود کننده میتواند پیشرفت را مختل کند.
مثال:
Critics argue that limitarian views can hinder progress.
معنی فارسی کلمه limitarian
:
محدود کننده، تعبیری که به نگرشهای محدودکننده در سیاستها یا تصمیمگیریها اشاره دارد.