معنی فارسی limitational

B2

مربوط به محدودیت‌ها و قیدهای خاص.

Related to limitations or restrictions.

example
معنی(example):

جنبه‌های محدودکننده قرارداد به تفصیل مورد بحث قرار گرفت.

مثال:

The limitational aspects of the contract were discussed at length.

معنی(example):

او به بندهای محدودکننده‌ای اشاره کرد که ممکن است مشکلاتی ایجاد کند.

مثال:

She pointed out the limitational clauses that could pose problems.

معنی فارسی کلمه limitational

: معنی limitational به فارسی

مربوط به محدودیت‌ها و قیدهای خاص.