معنی فارسی lustrant

B2

کسی که مراسم تطهیر یا پاک‌سازی را انجام می‌دهد.

One who performs a rite of purification.

example
معنی(example):

پاک‌کننده مراسمی برای پاک‌سازی مکان انجام داد.

مثال:

The lustrant performed a ritual to purify the space.

معنی(example):

پاک‌کننده معمولاً در مراسم سنتی دیده می‌شود.

مثال:

A lustrant is often seen in traditional ceremonies.

معنی فارسی کلمه lustrant

: معنی lustrant به فارسی

کسی که مراسم تطهیر یا پاک‌سازی را انجام می‌دهد.