معنی فارسی magnipotent
C1کسی که قدرت و توانمندی عظیمی دارد.
Possessing great power or influence.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
حاکم قدرتمند احترام زیادی را فرمان میداد.
مثال:
The magnipotent ruler commanded great respect.
معنی(example):
او به یک شخصیت قدرتمند در دنیای کسب و کار تبدیل شد.
مثال:
She became a magnipotent figure in the world of business.
معنی فارسی کلمه magnipotent
:
کسی که قدرت و توانمندی عظیمی دارد.