معنی فارسی make someone sick
B1به معنای ایجاد حالت ناخوشایند یا بیماری از دیدگاه عاطفی یا جسمی به دلیل چیزی.
To cause someone to feel nauseated or deeply upset.
- IDIOM
example
معنی(example):
خبر مربوط به تصادف مرا بیمار کرد.
مثال:
The news about the accident made me sick.
معنی(example):
رفتار بیاحترامی او او را بیمار کرد.
مثال:
His rude behavior made her sick.
معنی فارسی کلمه make someone sick
:
به معنای ایجاد حالت ناخوشایند یا بیماری از دیدگاه عاطفی یا جسمی به دلیل چیزی.