معنی فارسی monitorially

B1

به‌صورت مونیترال، اشاره به نظارت و بررسی مستمر در انجام امور.

In a manner that involves monitoring or overseeing processes or activities.

example
معنی(example):

داده‌ها به‌طور مونیترال تحلیل شدند تا از دقت آن اطمینان حاصل شود.

مثال:

The data was monitorially analyzed to ensure accuracy.

معنی(example):

تیم به‌طور مونیترال کار کرد تا تمام پیشرفت‌ها را پیگیری کند.

مثال:

The team worked monitorially to keep track of all progress.

معنی فارسی کلمه monitorially

: معنی monitorially به فارسی

به‌صورت مونیترال، اشاره به نظارت و بررسی مستمر در انجام امور.