معنی فارسی monitorial
B2مونیترال، مرتبط با نظارت و رصد وضعیت به منظور بهبود فرآیندهای یادگیری.
Of or relating to the act of monitoring, especially in educational contexts.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سیستم آموزشی مونیترال بر یادگیری همسالان تأکید دارد.
مثال:
The monitorial system of education emphasizes peer learning.
معنی(example):
آنها از یک رویکرد مونیترال برای پیگیری پیشرفت دانشآموزان استفاده کردند.
مثال:
They used a monitorial approach to track student progress.
معنی فارسی کلمه monitorial
:
مونیترال، مرتبط با نظارت و رصد وضعیت به منظور بهبود فرآیندهای یادگیری.