معنی فارسی motherlike

B1

به صفاتی اشاره دارد که شبیه به مادر باشد، مثل محبت و مراقبت.

Resembling or characteristic of a mother.

example
معنی(example):

مراقبت مادری‌اش باعث شد همه احساس محبت کنند.

مثال:

Her motherlike care made everyone feel loved.

معنی(example):

او حضوری مادری داشت که دوستانش را آرامش می‌داد.

مثال:

She had a motherlike presence that comforted her friends.

معنی فارسی کلمه motherlike

: معنی motherlike به فارسی

به صفاتی اشاره دارد که شبیه به مادر باشد، مثل محبت و مراقبت.