معنی فارسی mystific
C1مبهم و رازآلود بودن چیزی یا کسی؛ چیزی که در درک آن چالش وجود دارد.
Characterized by mystery; difficult to understand or explain.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طبیعت رازآلود نقاشی بینندگان را جذب کرد.
مثال:
The mystific nature of the painting intrigued the viewers.
معنی(example):
چشمانداز رازآلود او نسبت به زندگی سخت قابل درک بود.
مثال:
His mystific perspective on life was difficult to understand.
معنی فارسی کلمه mystific
:
مبهم و رازآلود بودن چیزی یا کسی؛ چیزی که در درک آن چالش وجود دارد.