معنی فارسی nobbiest
B1نوبیترین، توصیف سطح یا جنسی که دارای برآمدگیهای بیشتر از دیگران است.
Superlative form of nobby; having the most knobs or the most pronounced uneven texture.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این درخت نوبیترین درخت در پارک است.
مثال:
This is the nobbiest tree in the park.
معنی(example):
او فکر میکند که ماشینش نوبیترین در خیابان است.
مثال:
He thinks his car is the nobbiest on the street.
معنی فارسی کلمه nobbiest
:
نوبیترین، توصیف سطح یا جنسی که دارای برآمدگیهای بیشتر از دیگران است.