معنی فارسی nonconsolidation

B2

عدم تجمیع به وضعیتی اشاره دارد که در آن داده‌ها یا منابع با هم ترکیب نمی‌شوند و این می‌تواند منجر به مشکلاتی شود.

The state of not combining or uniting; maintaining separation.

example
معنی(example):

عدم تجمیع داده‌ها منجر به بروز چندین خطا در گزارش شد.

مثال:

The nonconsolidation of the data led to multiple errors in the report.

معنی(example):

عدم تجمیع منابعشان باعث شد که دستیابی به اهدافشان دشوار باشد.

مثال:

Their nonconsolidation of resources made it difficult to achieve their goals.

معنی فارسی کلمه nonconsolidation

: معنی nonconsolidation به فارسی

عدم تجمیع به وضعیتی اشاره دارد که در آن داده‌ها یا منابع با هم ترکیب نمی‌شوند و این می‌تواند منجر به مشکلاتی شود.