معنی فارسی noncontroversially

B1

به گونه‌ای که باعث ایجاد جنجال یا اختلاف نظر نشود.

In a way that does not provoke controversy.

example
معنی(example):

موضوع به‌طور غیرجنجالی در جلسه مورد بحث قرار گرفت.

مثال:

The topic was discussed noncontroversially at the meeting.

معنی(example):

او نقطه‌نظر خود را به‌طور غیرجنجالی بیان کرد و اطمینان حاصل کرد که همه موافق هستند.

مثال:

He made his point noncontroversially, ensuring everyone agreed.

معنی فارسی کلمه noncontroversially

: معنی noncontroversially به فارسی

به گونه‌ای که باعث ایجاد جنجال یا اختلاف نظر نشود.