معنی فارسی nonenunciatory

B1

غیربیانی، اشاره به شیوه‌ای که در آن بیان واضح و روشن وجود ندارد.

Referring to a style that doesn't articulate clearly.

example
معنی(example):

سبک غیربیانی خواننده توجه مخاطبان را جلب کرد.

مثال:

The singer's nonenunciatory style intrigued the audience.

معنی(example):

رویکرد غیربیانی او موجب شد که پیام دشوار باشد.

مثال:

Her nonenunciatory approach made the message difficult to grasp.

معنی فارسی کلمه nonenunciatory

: معنی nonenunciatory به فارسی

غیربیانی، اشاره به شیوه‌ای که در آن بیان واضح و روشن وجود ندارد.