معنی فارسی nongenealogically
B1غیرنسلی به معنای مرتبط با موضوعات اجتماعی و فرهنگی به جای انتساب خانوادگی است.
In a manner that does not involve lineage or ancestry.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
آنها رویدادها را به صورت غیرنسلی بررسی کردند تا عوامل اجتماعی دخیل را درک کنند.
مثال:
They examined the events nongenealogically to understand the social factors at play.
معنی(example):
این تحقیق به صورت غیرنسلی انجام شد و بر تأثیرات فرهنگی به جای نسلکشی تمرکز داشت.
مثال:
The research was approached nongenealogically, focusing on cultural influences rather than family lineage.
معنی فارسی کلمه nongenealogically
:
غیرنسلی به معنای مرتبط با موضوعات اجتماعی و فرهنگی به جای انتساب خانوادگی است.