معنی فارسی nonhistrionicalness

B1

غیرنمایشی بودن، ویژگی که به خاطر عدم ابراز احساسات شدید شناخته می‌شود.

The quality of being nonhistrionic; characterized by restraint in emotional expression.

example
معنی(example):

غیرنمایشی بودن رفتار او به همه تسلی داد.

مثال:

The nonhistrionicalness of her demeanor reassured everyone.

معنی(example):

غیرنمایشی بودن او ویژگی است که بسیاری آن را تحسین می‌کنند.

مثال:

His nonhistrionicalness is a trait that many admire.

معنی فارسی کلمه nonhistrionicalness

: معنی nonhistrionicalness به فارسی

غیرنمایشی بودن، ویژگی که به خاطر عدم ابراز احساسات شدید شناخته می‌شود.