معنی فارسی nonmonogamous

B2

غیرمنوگام، به روابطی اشاره دارد که در آن افراد محدود به یک شریک نیستند.

Referring to relationship styles that allow for multiple partners.

example
معنی(example):

آنها سبک رابطه غیرمنوگام را انتخاب کردند تا ارتباطات را کشف کنند.

مثال:

They chose a nonmonogamous relationship style to explore connections.

معنی(example):

ترتیبات غیرمنوگام می‌توانند اشکال مختلفی داشته باشند، بسته به شرکای رابطه.

مثال:

Nonmonogamous arrangements can take many forms, depending on the partners.

معنی فارسی کلمه nonmonogamous

: معنی nonmonogamous به فارسی

غیرمنوگام، به روابطی اشاره دارد که در آن افراد محدود به یک شریک نیستند.