معنی فارسی nonmonopolistic

B2

به معنای عدم وجود انحصار در بازار، به طوری که چندین فروشنده یا ارائه‌دهنده خدمات وجود داشته باشد.

Not characterized by monopolies; promoting competition among multiple entities.

example
معنی(example):

بازار به صورت غیرانحصاری باقی ماند تا رقابت را تشویق کند.

مثال:

The market remained nonmonopolistic to encourage competition.

معنی(example):

یک محیط غیرانحصاری نوآوری را در میان شرکت‌ها تقویت می‌کند.

مثال:

A nonmonopolistic environment fosters innovation among companies.

معنی فارسی کلمه nonmonopolistic

: معنی nonmonopolistic به فارسی

به معنای عدم وجود انحصار در بازار، به طوری که چندین فروشنده یا ارائه‌دهنده خدمات وجود داشته باشد.