معنی فارسی nonmortal

B1

به موجوداتی اشاره دارد که مرگ و زوال را تجربه نمی‌کنند.

Referring to beings that do not experience death or mortality.

example
معنی(example):

آنها معتقدند که موجودات غیرمرده در فراسوی درک ما وجود دارند.

مثال:

They believe that nonmortal beings exist beyond our comprehension.

معنی(example):

در بسیاری از افسانه‌ها، خداها غیرمرده محسوب می‌شوند.

مثال:

In many myths, gods are considered nonmortal.

معنی فارسی کلمه nonmortal

: معنی nonmortal به فارسی

به موجوداتی اشاره دارد که مرگ و زوال را تجربه نمی‌کنند.