معنی فارسی nonobservational
B1غیرمشاهداتی، به معنی عدم استفاده از مشاهدات مستقیم در تحقیق یا مطالعه و استفاده از روشهای جایگزین به جای آن.
Pertaining to studies or research that do not involve direct observation.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این مطالعه غیرمشاهداتی بود و به جای مشاهده مستقیم، به نظرسنجیها تکیه کرد.
مثال:
The study was nonobservational, relying on surveys instead of direct observation.
معنی(example):
در تحقیقات غیرمشاهداتی، محقق با افراد آزمایش تعامل ندارد.
مثال:
In nonobservational research, the researcher does not interact with the subjects.
معنی فارسی کلمه nonobservational
:
غیرمشاهداتی، به معنی عدم استفاده از مشاهدات مستقیم در تحقیق یا مطالعه و استفاده از روشهای جایگزین به جای آن.