معنی فارسی nonprolificness
B1عدم باروری، به معنای تولید نکردن آثار زیاد و باکیفیت، عدم توانایی در تولید محتوا به شکل مکرر.
The quality of being nonprolific, which means not producing much work or not being creative in a habitual manner.
- NOUN
example
معنی(example):
عدم باروری نویسنده در کتابهایی که منتشر کرده بود، مشهود بود.
مثال:
The author's nonprolificness was evident in the few books he published.
معنی(example):
عدم باروری او منجر به انتقاد از سوی جامعه ادبی شد.
مثال:
Her nonprolificness led to criticism from the literary community.
معنی فارسی کلمه nonprolificness
:
عدم باروری، به معنای تولید نکردن آثار زیاد و باکیفیت، عدم توانایی در تولید محتوا به شکل مکرر.