معنی فارسی nonprolifiness
B1عدم گسترش، به معنای جلوگیری از انتشار یا افزایش چیزی، به ویژه در زمینه سلاحها.
The quality of being nonproliferative, especially in the context of preventing the spread of weapons or other harmful technologies.
- NOUN
example
معنی(example):
عدم گسترش این پیمان به دنبال جلوگیری از گسترش سلاحهای هستهای است.
مثال:
The nonprolifiness of the treaty aims to prevent the spread of nuclear weapons.
معنی(example):
جنبه عدم گسترش این سیاست برای امنیت بینالمللی بسیار حیاتی است.
مثال:
The nonprolifiness aspect of the policy is crucial for international security.
معنی فارسی کلمه nonprolifiness
:
عدم گسترش، به معنای جلوگیری از انتشار یا افزایش چیزی، به ویژه در زمینه سلاحها.