معنی فارسی nonsacred
B1غیرمقدس، که به چیزی مقدس یا ارشمند مرتبط نیست.
Not regarded as holy or sacred; secular.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این منطقه غیرمقدس محسوب میشد و برای هر نوع استفادهای باز بود.
مثال:
The area was considered nonsacred, open for any type of use.
معنی(example):
آنها در این رویداد درباره موضوعات غیرمقدس صحبت کردند، مانند موسیقی و هنر.
مثال:
They discussed nonsacred topics at the event, like music and art.
معنی فارسی کلمه nonsacred
:
غیرمقدس، که به چیزی مقدس یا ارشمند مرتبط نیست.