معنی فارسی nonsacredness
B1عدم مقدس بودن، صفتی که به چیزی غیرمقدس اشاره دارد.
The quality of being not sacred; secular nature.
- NOUN
example
معنی(example):
عدم مقدس بودن این فضا امکان فعالیتهای مختلف را فراهم کرد.
مثال:
The nonsacredness of the space allowed for diverse activities.
معنی(example):
آنها عدم مقدس بودن بحثهای خود را پذیرفتند و اجازه بیان آزادانه را دادند.
مثال:
They embraced the nonsacredness of their discussions, allowing free expression.
معنی فارسی کلمه nonsacredness
:
عدم مقدس بودن، صفتی که به چیزی غیرمقدس اشاره دارد.